- گوش نمودن
- گوش دادن استماع کردن، مواظب بودن مراقب بودن مراعات کردن گوش داشتن: مسلمانان بنزدیک رسول آمدند و گفتند: یا رسول الله راعنا ما را مراعات کن و مارا بپای و گوش نما وحدیث مادار خ
معنی گوش نمودن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نشان دادن
اظهار پوزش کردن
عذرخواهی کردن، پوزش خواستن
رو نمودن، روی نشان دادن، ظاهر شدن، توجه کردن
گوش دادن استماع کردن، استراق سمع کردن: صابر و حملا در سرای شاه آمدند و نظاره میکردند و گوش نهاده بودند تا چه شنوند، متوجه شدن توجه کردن
به دقت گوش دادن
روی نشان دادن، ظاهر شدن، توجه کردن